مقدمه
تلاشهای فراوانی برای رسیدن به جدول قابل اعتمادی از ترتیب طبیعی نزول سورهها و آیات، صورت گرفتهاست. پس از نقلهای تاریخی و روایاتی که در منابع اسلامی موجود است، برخی شرقشناسان تلاش زیادی برای به دست دادن جداول قابل قبول نمودهاند. پس از آنان گروهی از محققان مسلمان نیز در این راه تلاش کردند.
ترتیب نزول سورهها امری تاریخی و مرتبط با ۲۳ سال رسالت پیامبر اکرم
است. در اینگونه موارد مطمئنترین راه کشف ترتیب نزول، گزارشهای تاریخی است. برخی از نویسندگان مسلمان۱ و غالب شرقشناسان،۲ علاقهمند به کشف و استخراج جدول مزبور از طریق تحلیلها و استحسانهای مورد پسندشان بودهاند؛ در صورتی که به نظر برخی۳ تلاش مزبور از تخمین و گمانهزنیهای تحمیلی بر قرآن تجاوز نمیکند و مخصوصاً در فهم نظام هدایتی خالصی که در پی ترتیب نزول سور، باید به دنبال شناسایی آن بود، استفاده از این روش غیرقابل قبول است؛ چرا که به اعتقاد ایشان، چینش و ترتیبی که با این گمانهها به وجود آید، به سورهها تناسبی ویژه و مرتبط با برداشت مفسر میدهد که تضمینی بر درستی آن وجود ندارد؛ در نتیجه نظامی که استخراج میشود، غیرقابل اطمینان و اتکا میگردد.۴ میتوان گفت بهترین راه قابل اطمینان، بررسی اسناد تاریخی و رفع مشکلات پیش روی محققان تا رسیدن به جدولی قابل اعتماد است. گفتنی است که هرگونه نتایج مستخرج از ترتیب نزول، اعتبارشان را از همان ترتیبی دارند که سورهها و آیات بر آن نازل شدهاند و این در حالی است که ترتیبهای اجتهادی به میزان دوری از نقل و روایت، از اعتبار لازم و کافی برخوردار نیستند و به تبع دستاوردهای آنها نیز شاید قابل اعتماد نباشد. پس در تعیین ترتیب نزول سورهها و در کشف آیات استثنایی و جا به جا شده در هر سوره، بهترین راه بررسی نقلها و روایات اسلامی موجود در تراث دینی و تاریخی مسلمانان است.
روایات تاریخی که در بیان جدول ترتیب نزول سورهها وارد شدهاند، متعدد و دارای اختلافاند. بررسی سند این روایات و اطمینان از صدور آنها و همچنین ارزش و جایگاه منبع خبر در بالابردن اتقان کار، نقش به سزایی دارد. مثلاً اگر امام معصوم یا صحابی بزرگواری جدول مزبور را ادعا کند، جدول وی از اعتبار بیشتری برخوردار است. در این راه در صورتی که جدولهای قابل قبول متعددشد، بهترین کار بررسی موارد اختلاف پیام سورهها، بنا بر هر یک از جدولها میباشد و باید سعی شود با کاوش در پیام و محتویات سوره، نسبت به اولویت یک جدول داوری کرد. البته با توجه به روند تحقیق مییابیم که در جدولهای معتبر موارد مشترک بسیار زیاد است و همین اشتراک، محقق را به فهم ارتباط قبل و بعد سورههای مورد اختلاف نزدیک میکند و در نتیجه امکان حدس قوی و قابل توجهی را برای تشخیص ترتیب سورهای که در این سلسله قرار میگیرد، فراهم میسازد.۵
نظریه مختار در جدول ترتیب نزول سورهها
آرزوی هر محقق قرآنی آن است که ترتیب نزول سورهها و آیات و زمان و مکان و دیگر ویژگیهای پیرامونی نزول هر دسته از آیات و سور را از منابع معتبر و قطعی و در عباراتی نص یا ظاهر بشناسد. کلمات مفسران بزرگ همچون امیرمؤمنان علی و عبدالله بنمسعودها در هنگام بیان افتخارات خود بر اطلاع از این خصوصیات، نشان میدهد تا چه اندازه اطلاعات فوق در کشف مرادهای جدی خدای متعال از قرآن تأثیر دارند، اما متأسفانه تحولات اجتماعی و فرهنگی و عدم اهتمام به حفظ قطعی و مسلّم برخی اسناد، موجب شد تا در زمینهٔ روایات و گزارشهای مربوط به ترتیب نزول سورهها و جابجاییهای احتمالی در آیات، با مشکلسندی مواجه شویم. این در حالی است که هرگونه نسبتهای متّخذ از ترتیب نزول، اعتبارشان را از همان ترتیبی دارند که سورهها و آیات بر آن نازل شدهاند و ترتیبهای اجتهادی به میزان دوری از نقل و روایت، از اعتبار لازم برخوردار نیستند و به تبع، دستاوردهای آن قابل اعتماد نیستند؛ بنابراین در تعیین ترتیب نزول سورهها و در کشف آیات استثنایی و جابهجا شده در هر سوره، بهترین راه بررسی نقلها و روایات اسلامی موجود در تراث دینی و تاریخی مسلمانان است؛ اما با توجه به مشکلاتی که در زمینهٔ اسناد از نظر اعتبار و تعارض اقوال وجود دارد، محقق ناچار از نیاز به اجتهاد و نقد و بررسی در اسنادِ موجود است. به نظر بهجت پور در همگام با وحی بهترین و نزدیکترین راه دستیابی به جدول معتبر، انجام مراحل زیر است:
۱. تجمیع حداکثری جدولها و گزارشهای ترتیب نزول سورهها و آیات؛
۲. بررسی اعتبار منابع و اسناد این گزارشها؛
۳. تجمیع نقاط مشترک در بیان ترتیب سورهها و آیات و تعیین نقاط افتراق آنها؛
۴. به دست آوردن سیاق موجود در محتوای سورههایی که مورد اتفاق جدولها میباشند؛
۵. مقایسه و بررسی موارد اختلاف با توجه به سیاق و تعیین نظر معتبر در میان آنها؛
۶. در صورتی که اختلاف نزدیک باشد، توجه به ترتیبهای مختلف در هنگام تفسیر سوره.۶
البته پیشنهاد میشود که محققین در این عرصه در زمینه کشف سیاق نیز توجه نموده و با اطلاع از اهداف سورهها، عامل انسجام مجموعه موضوعات درونی یک سوره را کشف و سپس به کشف موضوعات الحاقی به سوره باشند؛ همچنانکه هدف، ارتباط سورهها در ترتیب نزول را نیز نمایانتر میسازد. پس از آن، مرکز ثقل و نقطهٔ محوری یا موضوع محوری سوره را تشخیص داده و مباحث اصلی و فرعی یا کلی و جزئی سوره را معلوم نمایند برخی همجون نکونام از مسلمانان و اکثر مستشرقین با هدف کشف تاریخ و «کرونولوژی» آیات به سراغ ترتیب نزول آمدهاند ولی برخی دیگر۷ معتقدند که اگرچه گاهی به صورت اتفاقی تاریخ نزول برخی سور به دست میآید؛ اما این موضوع صحیح نمیباشد چرا که ابزار و اطلاعات موجود، برای کشف تاریخ سور بسیار محدود بوده و دانشمندانی که با این قصد به ترتیب جداول پرداختهاند، ناچار از پذیرش احتمالات و سلیقهها در تنظیم شدهاند۸. به نظر ایشان باید با هدف به دست آوردن نظام مفاهیم و کشف مهندسی آنها به سمت ترتیب نزول سورهها رفت، تا مدل نهادینهشدن مفاهیم دانسته شود. البته این دسته محققان منکر استفاده از سیره و گزارشهای تاریخی معتبر برای شناخت مرتبهٔ نزولی سورهها و آیات نیستند. نالبته بهترین راهِ اعلام نظر قطعی در مورد جدول ترتیب نزول سورهها آن است که محققینی با به انجام رساندن یک دوره تفسیر تنزیلی، با دقتنظر در مفاد آیات و سور و با ملاحظهٔ گزارشها و اسناد مربوطه به ترتیب نزول به نظر قطعی در این زمینه برسند
گزارش جداول ترتیب نزول سورهها در اسناد اسلامی
سندهای ترتیب نزول، در کتب علوم قرآن و تفسیر آمدهاند. در بسیاری از کتب نیز فوایدی برای کشف ترتیب نزول و یا شناخت مکی و مدنیبودن سورهها آورده شده است؛ اما معمولاً دغدغهٔ محققان، کشف ترتیب دقیق و قابل اعتماد از نزول سورهها نبوده و فقط به نقل جداولی که به آنها رسیده، اقدام میکردند. البته در برخی موارد جدولی مسند در اختیار بزرگانی از علم بودهاست که از کتابی معتبر و افرادی موثق به دست آورده بودند؛ اما ایشان به دلایلی خاص فقط به ذکر مواردی از جدول ترتیب سورهها بسنده کردهاند و جدول را به صورت کامل ارائه نکردهاند؛ آنجنان که طبرسی در ذیل سوره انسان چنین کردهاند. با بررسی و تتبّع جامع صورت گرفته توسط برخی محققین،۱۰ سیر ذکر ترتیب نزول سور به طور مسند و غیرمسند در کتب ذیل آمده که از این میان در ۲۷ منبع، جداول با سند کامل آورده شدهاند:
قدیمیترین کتابی که جدول ترتیب نزول سور را گزارش کردهاست، کتاب تنزیل القرآن محمد بنمسلم زهری (۵۰ ـ ۱۲۳ ق) است. وی در ابتدای کتاب، ترتیبی از قرآن را ارائه کردهاست. این کتاب به صورت مسند به دست ما رسیدهاست، اما اینکه خود زهری این ترتیب را از چه کسی اخذ کردهاست، معلوم نیست؛ اما ترتیب او به جز در سورههای حمد، هُمزه و قمر هماهنگ با ترتیب ابنعباس است. سپس تاریخ یعقوبی (م ۲۸۴ ق) جدولی کامل و مسند از طریق ابیصالح از ابنعباس را گزارش نموده ست۱۱. نزدیک به همین زمان، دو روایت مسند از عطاء خراسانی از ابنعباس در کتاب فضائل القرآن تألیف ابنضریس در بابی مخصوص به ترتیب نزول سور برای محققین به جا گذاشته شده است.۱۲ سپس کتاب المبانی لنظم المعانی نوشتهشده در سال ۴۲۵ ق از نویسندهای نامعلوم که بنا بر تحقیقات اخیر برخی احتمال دادهاند ابومحمد، حامد بناحمد بنجعفر بنبسطام باشد۱۳ و این تألیف در کتاب المقدمتان اثر آرثر جفری در دسترس محققان است، سه سند از عکرمه از ابنعباس، عطا از ابنعباس و سعید بنمسیب از علی در این کتاب گزارش شدهاست. پس از آن در الفهرست ابنندیم بغدادی (م ۴۳۸ ق) ترتیبی از نزول سور موجود است که چهار سورهٔ اول از زهری از محمد بننعمان بنبشیر و بقیهٔ سور مکی از طریق مجاهد و سور مدنی از طریق ابنجریح از عطا از ابنعباس آورده شدهاست.۱۴ بیهقی (۳۸۴ ـ ۴۵۸ ق) در کتاب دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعة جدولی از ترتیب نزول سور از طریق عکرمه و حسن بصری ارائه کرده است۱۵. وی پس از ذکر آن جدول مینویسد: «سندی از مجاهد بن جبر از ابنعباس هم در نزد من موجود است که افتادگیهای سند اول را ندارد» و نیز میافزاید که شاهدی بر این سند در تفسیر مقاتل و غیر آن از اهل تفسیر موجود است. ابوالقاسم عبیدالله بنعبدالله بناحمد، حاکم حسکانی (زنده تا ۴۷۰ ق) در کتاب شواهد التنزیل لقواعد التفصیل اسنادی گزارش کردهاست، اما چون در صدد اثبات مدنیبودن سورهٔ انسان بودهاست، تنها این سوره را گزارش کردهاست. این گزارشهای این مؤلف از دو جنبه ارزش دارند: اولاً مؤلف کتاب از کسانی است که تخصص اصلی او در رجال و حدیثشناسی است و ثانیاً محققی منصف است. وی با آنکه حنفیمذهب بود، اما این کتاب را در دفاع از حضرت علی و اهل بیت نگاشت.۱۶ وی روایات مربوط به جدول ترتیب نزول سور را به جهت رد ادعایی که بعضی نواصب در مکیبودن سورهٔ انسان ادعا کرده بودند، آورد تا اثبات کند اتفاق و اجماع بر مدنیبودن این سورهاست. ایشان نُه سند ذکر میکند که تقریباً همه سندهایی است که در کتب قبل آمد. مهمتر آنکه او که یک حدیثشناس غیرمتعصب و محقق است این اسناد را قبول کردهاست. سپس طبرسی (م ۵۴۸ ق) در تفسیر مجمعالبیان ذیل تفسیر سورهٔ انسان در اثبات اینکه سورهٔ انسان سورهای مدنی است، و آیات اول این سوره دربارهٔ مریضی امام حسن و حسین بن علی، نذر علی بن ابی طالب و فاطمه الزهرا و وفای به نذرشان است، روایاتی را آوردهاست. ظاهراً چهار سند از جدول کامل ترتیب نزول در نزد طبرسی موجود بودهاست، اما ایشان فقط ترتیب عمرو بنهاورن از عثمان از عطا از ابنعباس را نقل میکند که در کتاب المبانی هم آمد و اشاره میکند که سندهای دیگری هم از استادش احمد زاهد در کتاب الایضاح در دست دارد. از ابنعباس به طریق عطا، و دو سند از عکرمه و ابیالحسن و یک سند از سعیدبن مسیب از علی؛ اما ایشان این اسناد را ذکر نکرده است۱۷. نیز در همین زمان در تفسیر مفاتیح الاسرار و مصابیح الابرار منسوب به شهرستانی (م۵۴۸ ق) پنج جدول ترتیب نزول از رجال حدیث مقاتل، مقاتل از امیرالمؤمنین ـ کرّم الله وجهه ـ و نیز از ابنعباس و ابنواقد و امام صادق آورده شده است۱۸ البته شهرستانی سند این روایات را ذکر ننموده و تنها ادعا کرده که آنها را از ثقات اخذ کردهاست. علاء الدین علی بن محمد بغدادی (۶۷۸ ـ ۷۴۱ ق) در کتاب لُبابالتأویل فی معانی التنزیل مشهور به تفسیر خازن به ارائهٔ جدولی ترکیبی و منتخب از ترتیب نزول سور پرداختهاست. گرچه این جدول بدون ذکر سند است، اما وی در تأکید بر درستی جدول ترتیب نزول خود چنین نگاشتهاست: «فهذا ترتیب ما نزل من القرآن بمکة فذلک ثلاث و ثمانون سورة علی ما استقرت علیه الروایات الثقات»۱۹. بدرالدین زرکشی (م ۷۹۷ ق) در البرهان فی علوم القرآن ترتیبی را ارائه میدهد که به ترتیب ارائهشده در تفسیر خازن بسیار نزدیک است و بر اعتبار آن چنین گواهی میدهد: «استقرت علیه الروایات الثقات».۲۰ همچنین فیروزآبادی (م ۸۱۷ ق) در کتاب بصائر ذوی التمییز به ترتیب نزول نیشابوری و کتاب المبانی اشاره میکند. و جلال الدین سیوطی (م ۹۱۱ ق) بحث مبسوطی در نزول قرآن و آیات استثنایی نمود. او در نقل جداول ترتیب نزول ابتدا به نقل جدول منقول در دلائل النبوة میپردازد. وی پس از ذکر جداولی ناقص به ترتیب فضائل القرآن ابنضریس از عطا از ابنعباس میپردازد. همو در سند دیگری به نقل از جابر بنزید، جدول ترتیب سور را موافق ترتیبِ مذکور در مجمعالبیان و مشهور علما، البته با اندکی اختلاف ذکر کردهاست. پس از آن تاریخ نیز در کتب بسیاری شاهد بحثی پیرامون ترتیب نزول سور یا تأمل در آن هستیم و حتی شاهد ارائهٔ جداولی نیز هستیم؛ اما بیشتر بر ترتیب مذکور در جدول شمارهٔ یک اعتماد شده است۲۱.۲۲
جداول ترتیب نزول
در ترتیب نزول سورهها روایاتی در دست است که مورد اعتماد بزرگان است که نقل گردیدند که عمدتاً از ابنعباس نقل شدهاست. مانند روایتی که احمد بن ابی یعقوب کاتب، معروف به ابن واضح یعقوبی (متوفای ۲۹۲) در تاریخ خود از محمد بن سائب کلبی از ابی صالح از ابنعباس نقل کرد و یا روایتی که محمد بن اسحاق وراق، معروف به ابن ندیم (متوفای ۳۸۵) در کتاب الفهرست خود آورده بود. و یا علامه طبرسی صاحب تفسیر از شیخ خود ابومحمد مهدی بن نزار حسینی قاینی از علامه قرن پنجم حافظ کبیر عبیدالله بن عبدالله بن احمد، معروف به حاکم حسکانی نیشابوری صاحب کتاب «شواهد التنزیل»روایت ترتیب را از ابنعباس آورده بود. و نیز از کتاب «الایضاح»استاد احمد زاهد روایتی را نقل کردهاست.۳ و نیز امام بدرالدین زرکشی، اولین محقق مسایل قرآنی (متوفای ۷۹۴) در کتاب خود «البرهان فی علوم القرآن» که در سال ۷۷۳ آن را نگاشته، تفصیلا روایات ترتیب را آوردهاست و میگوید: «هذا نزل من القرآن و علیه استقرت الروایة من الثقات». و بالاخره جلال الدین سیوطی (متوفای ۹۱۱) در کتاب الاتقان روایات را آوردهاست، و از ابوالحسن بن حصار، در این زمینه منظومهای میآورد که در کتاب الناسخ والمنسوخ وی درج شدهاست. سیوطی روایت ترتیب را از جابر بن زید نیز میآورد که تکمیل کننده روایت ابنعباس بشمار میرود.
علامه طبرسی و دیگر بزرگان فن، متذکر میشوند که رعایت ترتیب سورهها، نظر به ابتدای هر سورهاست. اگر سورهای تا چند آیه نازل شود، و پیش از اتمام آن سوره، سوره دیگری به طور کامل نازل گردد، و حتی چند سوره دیگر در این میان به صورت کامل نازل شود، آن گاه بقیه سوره نخست نازل شود، در این حالت نیز اعتبار ترتیب، مبدا نزول هر سوره خواهد بود. البته چنین چیزی نیاز به اثبات دارد.
