فال حافظ روزانه پنجشنبه 4 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 78
ديدي که يار جز سر جور و ستم نداشت ، بشکست عهد وز غم ما هيچ غم نداشت يا رب مگيرش ار چه دل چون کبوترم ، افکند و کشت و عزت صيد حرم نداشت بر من جفا ز بخت من آمد وگرنه يار ، حاشا که رسم لطف و طريق کرم نداشت با اين همه هر آن که نه خواري کشيد از او ، هر جا که رفت هيچ کسش محترم نداشت ساقي بيار باده و با محتسب بگو ، انکار ما مکن که چنين جام جم نداشت هر راهرو که ره به حريم درش نبرد ، مسکين بريد وادي و ره در حرم نداشت
حافظ ببر تو گوي فصاحت که مدعي
،
هيچش هنر نبود و خبر نيز هم نداشت
تعبیر:
تا رنج و سختی را تحمل نکنی به شادی و سرور دست نخواهی یافت. از شکست نا امید و مأیوس نشو. هر شکستی مقدمه ی پیروزی است. فعلاً روزگار به کام بی هنران و نامردان است اما همیشه حال روزگار یکسان نیست.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 4 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 390
افسر سلطان گل پيدا شد از طرف چمن ، مقدمش يا رب مبارک باد بر سرو و سمن خوش به جاي خويشتن بود اين نشست خسروي ، تا نشيند هر کسي اکنون به جاي خويشتن خاتم جم را بشارت ده به حسن خاتمت ، کاسم اعظم کرد از او کوتاه دست اهرمن تا ابد معمور باد اين خانه کز خاک درش ، هر نفس با بوي رحمان مي وزد باد يمن شوکت پور پشنگ و تيغ عالمگير او ، در همه شهنامه ها شد داستان انجمن خنگ چوگاني چرخت رام شد در زير زين ، شهسوارا چون به ميدان آمدي گويي بزن جويبار ملک را آب روان شمشير توست ، تو درخت عدل بنشان بيخ بدخواهان بکن بعد از اين نشکفت اگر با نکهت خلق خوشت ، خيزد از صحراي ايذج نافه مشک ختن گوشه گيران انتظار جلوه خوش مي کنند ، برشکن طرف کلاه و برقع از رخ برفکن مشورت با عقل کردم گفت حافظ مي بنوش ، ساقيا مي ده به قول مستشار موتمن
اي صبا بر ساقي بزم اتابک عرضه دار
،
تا از آن جام زرافشان جرعه اي بخشد به من
تعبیر:
به زودی خبرهای خوشی به تو می رسد و همه چیز رنگ و بوی دیگری می گیرد. دوران ناراحتی به سر می رسد و شاهد مقصود را در آغوش می کشی به شرط آنکه فرصت را غنیمت شماری. اجازه نده مغرضان تو را نا امید کنند.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 4 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 463
سلام الله مــا کــر الليـــالي ، و جاوبت المثاني و المثالي علي وادي الاراک و من عليها ، و دار بالـــلوي فوق الـرمال دعاگــوي غريــبــــان جـهــانم ، و ادعـــو بالتواتر و التـــوالي به هر منزل که رو آرد خدا را ، نــگه دارش به لــطــف لايزالي منال اي دل که در زنجير زلفش ، همه جمعيـــت است آشفته حالي ز خطت صد جمـــال ديگر افزود ، که عمرت باد صد سال جلالي تو مي بايد که باشي ور نه سهل است ، زيــان مايه جــاهي و مالي بر آن نقاش قدرت آفرين باد ، کـــه گــرد مه کشد خط هــلالي فحبــــک راحــتــي فـي کل حيـــن ، و ذکــرک مــونــسـي فـي کــل حـال سويــداي دل مـــن تــا قــيامت ، مباد از شوق و سوداي تو خالي کجا يابم وصال چون تو شاهي ، مــن بــدنــام رنــد لاابــالي
خدا داند که حافظ را غرض چيست
،
و عــلم الله حسبــي من ســـوالي
تعبیر:
با ناله و زاری کار به جایی نمی برید دست به دعا بردارید و به خیل بندگان اشفته حال بپیوندید. باقی عمل خویش را که طولانی است به خوبی سپری می کنید. اگر زیان دیده اید در جایی دیگر مالی به شما می رسد. برای رسیدن به حاجاتتان غیر از خدا پیش کسی دست دراز نکنید که به بدنامی ان نمی ارزد.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 4 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 448
اي که در کوي خرابات مقامي داري ، جم وقت خودي ار دست به جامي داري اي که با زلف و رخ يار گذاري شب و روز ، فرصتت باد که خوش صبحي و شامي داري اي صبا سوختگان بر سر ره منتظرند ، گر از آن يار سفرکرده پيامي داري خال سرسبز تو خوش دانه عيشيست ولي ، بر کنار چمنش وه که چه دامي داري بوي جان از لب خندان قدح مي شنوم ، بشنو اي خواجه اگر زان که مشامي داري چون به هنگام وفا هيچ ثباتيت نبود ، مي کنم شکر که بر جور دوامي داري نام نيک ار طلبد از تو غريبي چه شود ، تويي امروز در اين شهر که نامي داري
بس دعاي سحرت مونس جان خواهد بود
،
تو که چون حافظ شبخيز غلامي داري
تعبیر:
مشکلاتی بر سر راه تو است که اگر اراده ای راسخ و قوی داشته باشی به زودی از بین می رود. تردید را از خود دور کن و عاقلانه فکر کن. خودخواهی را رها کن تا بتوانی به مقصود و محبوب خود برسی. به کسانی که به تو نیاز دارند کمک کن.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 4 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 371
ما درس سحر در ره ميخانه نهاديم ، محصول دعا در ره جانانه نهاديم در خرمن صد زاهد عاقل زند آتش ، اين داغ که ما بر دل ديوانه نهاديم سلطان ازل گنج غم عشق به ما داد ، تا روي در اين منزل ويرانه نهاديم در دل ندهم ره پس از اين مهر بتان را ، مهر لب او بر در اين خانه نهاديم در خرقه از اين بيش منافق نتوان بود ، بنياد از اين شيوه رندانه نهاديم چون مي رود اين کشتي سرگشته که آخر ، جان در سر آن گوهر يک دانه نهاديم المنه لله که چو ما بي دل و دين بود ، آن را که لقب عاقل و فرزانه نهاديم
قانع به خيالي ز تو بوديم چو حافظ
،
يا رب چه گداهمت و بيگانه نهاديم
تعبیر:
به توانایی های ذاتی خود تکیه کن. راه پیشرفت برای تو باز است. با تدبیر و تأمل قدم در راه بگذار و از سد مشکلات بگذر. بیهوده به سخنان بی پایه و اساس اعتماد نکن. به عقل و اراده ی خود ایمان داشته باش.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 4 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 231
گفتم غم تو دارم گفتا غمت سر آيد ، گفتم که ماه من شو گفتا اگر برآيد گفتم ز مهرورزان رسم وفا بياموز ، گفتا ز خوبرويان اين کار کمتر آيد گفتم که بر خيالت راه نظر ببندم ، گفتا که شب رو است او از راه ديگر آيد گفتم که بوي زلفت گمراه عالمم کرد ، گفتا اگر بداني هم اوت رهبر آيد گفتم خوشا هوايي کز باد صبح خيزد ، گفتا خنک نسيمي کز کوي دلبر آيد گفتم که نوش لعلت ما را به آرزو کشت ، گفتا تو بندگي کن کو بنده پرور آيد گفتم دل رحيمت کي عزم صلح دارد ، گفتا مگوي با کس تا وقت آن درآيد
گفتم زمان عشرت ديدي که چون سر آمد
،
گفتا خموش حافظ کاين غصه هم سر آيد
تعبیر:
در آرزوی جلب محبت کسی هستی. با کمی صبر و صداقت به مقصود خود خواهی رسید.به خداوند توکل داشته باش تا غمها و غصه هایت به پایان برسد.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 4 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 136
دست در حلقه آن زلف دوتا نتوان کرد ، تکيه بر عهد تو و باد صبا نتوان کرد آن چه سعي است من اندر طلبت بنمايم ، اين قدر هست که تغيير قضا نتوان کرد دامن دوست به صد خون دل افتاد به دست ، به فسوسي که کند خصم رها نتوان کرد عارضش را به مثل ماه فلک نتوان گفت ، نسبت دوست به هر بي سر و پا نتوان کرد سروبالاي من آن گه که درآيد به سماع ، چه محل جامه جان را که قبا نتوان کرد نظر پاک تواند رخ جانان ديدن ، که در آيينه نظر جز به صفا نتوان کرد مشکل عشق نه در حوصله دانش ماست ، حل اين نکته بدين فکر خطا نتوان کرد غيرتم کشت که محبوب جهاني ليکن ، روز و شب عربده با خلق خدا نتوان کرد من چه گويم که تو را نازکي طبع لطيف ، تا به حديست که آهسته دعا نتوان کرد
بجز ابروي تو محراب دل حافظ نيست
،
طاعت غير تو در مذهب ما نتوان کرد
تعبیر:
غرور و تکبر را رها کن و آگاهانه به سعی و تلاش بپرداز. چنانچه کار بر وفق مراد تو پیش نرفت نگران نباش. پذیرفتن واقعیت های زندگی، رنج و غم انسان را کاهش می دهد و حس زیاده طلبی انسان را دچار عذاب و ناراحتی می کند.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 4 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 473
وقت را غنيمت دان آن قدر که بتواني ، حاصل از حيات اي جان اين دم است تا داني کام بخشي گردون عمر در عوض دارد ، جهد کن که از دولت داد عيش بستاني باغبان چو من زين جا بگذرم حرامت باد ، گر به جاي من سروي غير دوست بنشاني زاهد پشيمان را ذوق باده خواهد کشت ، عاقلا مکن کاري کآورد پشيماني محتسب نمي داند اين قدر که صوفي را ، جنس خانگي باشد همچو لعل رماني با دعاي شبخيزان اي شکردهان مستيز ، در پناه يک اسم است خاتم سليماني پند عاشقان بشنو و از در طرب بازآ ، کاين همه نمي ارزد شغل عالم فاني يوسف عزيزم رفت اي برادران رحمي ، کز غمش عجب بينم حال پير کنعاني پيش زاهد از رندي دم مزن که نتوان گفت ، با طبيب نامحرم حال درد پنهاني مي روي و مژگانت خون خلق مي ريزد ، تيز مي روي جانا ترسمت فروماني دل ز ناوک چشمت گوش داشتم ليکن ، ابروي کماندارت مي برد به پيشاني جمع کن به احساني حافظ پريشان را ، اي شکنج گيسويت مجمع پريشاني
گر تو فارغي از ما اي نگار سنگين دل
،
حال خود بخواهم گفت پيش آصف ثاني
تعبیر:
قدر لحظات عمر خود را بدان و آن ها را به راحتی از دست نده. راز خود را با نامحرمان در میان نگذار تا دچار دردسر و حسادت دیگران نشوی. برای رسیدن به هدف باید تلاش کنی. مراقب کارهای خود باش و با تعقل و تفکر و صبر و آرامش کار کن تا با سهل انگاری خود را دچار انحراف و شکست نکنی و پشیمان نشوی.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 4 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 92
مير من خوش مي روي کاندر سر و پا ميرمت ، خوش خرامان شو که پيش قد رعنا ميرمت گفته بودي کي بميري پيش من تعجيل چيست ، خوش تقاضا مي کني پيش تقاضا ميرمت عاشق و مخمور و مهجورم بت ساقي کجاست ، گو که بخرامد که پيش سروبالا ميرمت آن که عمري شد که تا بيمارم از سوداي او ، گو نگاهي کن که پيش چشم شهلا ميرمت گفته لعل لبم هم درد بخشد هم دوا ، گاه پيش درد و گه پيش مداوا ميرمت خوش خرامان مي روي چشم بد از روي تو دور ، دارم اندر سر خيال آن که در پا ميرمت
گر چه جاي حافظ اندر خلوت وصل تو نيست
،
اي همه جاي تو خوش پيش همه جا ميرمت
تعبیر:
با تمام وجود و صادقانه در راه رسیدن به مقصود کوشش می کنی و مطمئن باش که با لطف خدا، به هدف خود خواهی رسید.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 4 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 351
حاشا که من به موسم گل ترک مي کنم ، من لاف عقل مي زنم اين کار کي کنم مطرب کجاست تا همه محصول زهد و علم ، در کار چنگ و بربط و آواز ني کنم از قيل و قال مدرسه حالي دلم گرفت ، يک چند نيز خدمت معشوق و مي کنم کي بود در زمانه وفا جام مي بيار ، تا من حکايت جم و کاووس کي کنم از نامه سياه نترسم که روز حشر ، با فيض لطف او صد از اين نامه طي کنم کو پيک صبح تا گله هاي شب فراق ، با آن خجسته طالع فرخنده پي کنم
اين جان عاريت که به حافظ سپرد دوست
،
روزي رخش ببينم و تسليم وي کنم
تعبیر:
کاری را که در پیش داری به پایان برسان و از انجام آن منصرف نشو. به عقل و درایت خود تکیه کن و به سخنان مردم گوش فرا نده تا در تصمیم خود متزلزل و مردد نشوی. به خداوند تکیه کن تا در کارها موفق شوی.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 4 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 183
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند ، واندر آن ظلمت شب آب حياتم دادند بيخود از شعشعه پرتو ذاتم کردند ، باده از جام تجلي صفاتم دادند چه مبارک سحري بود و چه فرخنده شبي ، آن شب قدر که اين تازه براتم دادند بعد از اين روي من و آينه وصف جمال ، که در آن جا خبر از جلوه ذاتم دادند من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب ، مستحق بودم و اين ها به زکاتم دادند هاتف آن روز به من مژده اين دولت داد ، که بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند اين همه شهد و شکر کز سخنم مي ريزد ، اجر صبريست کز آن شاخ نباتم دادند
همت حافظ و انفاس سحرخيزان بود
،
که ز بند غم ايام نجاتم دادند
تعبیر:
به زودی نتیجه ی صبر و استقامت و تحمل رنجها را خواهی دید و مزد آن را خواهی گرفت. روزگار روی خوش خود را به تو نشان خواهد داد. به مقصود خود خواهی رسید.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 4 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 64
اگر چه عرض هنر پيش يار بي ادبيست ، زبان خموش وليکن دهان پر از عربيست پري نهفته رخ و ديو در کرشمه حسن ، بسوخت ديده ز حيرت که اين چه بوالعجبيست در اين چمن گل بي خار کس نچيد آري ، چراغ مصطفوي با شرار بولهبيست سبب مپرس که چرخ از چه سفله پرور شد ، که کام بخشي او را بهانه بي سببيست به نيم جو نخرم طاق خانقاه و رباط ، مرا که مصطبه ايوان و پاي خم طنبيست جمال دختر رز نور چشم ماست مگر ، که در نقاب زجاجي و پرده عنبيست هزار عقل و ادب داشتم من اي خواجه ، کنون که مست خرابم صلاح بي ادبيست
بيار مي که چو حافظ هزارم استظهار
،
به گريه سحري و نياز نيم شبيست
تعبیر:
راه رسیدن به مقصود مشکل و ناهموار است اما با پشت گرمی به دعا و سعی و کوشش مشکل تو حل می شود. رسیدن به سعادت ساده و آسان نیست و سعی و تلاش و ثبات قدم می خواهد.